اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین بر عملکرد رشد، فراسنجه‌های پلاسما و مشتقات پورینی ادرار گوساله‌های شیرخوار هلشتاین


چکیده

هدف از این آزمایش بررسی اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین بر عملکرد رشد، فراسنجه‌های پلاسما و مشتقات پورینی ادرار گوساله‌های شیر خوار بود. از 48 راس گوساله هلشتاین سه روزه با میانگین وزن 4/2 ± 8/39 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×2 استفاده شد. جیره‌های آزمایشی شامل جیره بدون روغن سویا و ۱۹ درصد پروتئین خام، جیره بدون روغن سویا و ۲۲ درصد پروتئین خام، جیره حاوی سه درصد روغن سویا و ۱۹ درصد پروتئین خام و جیره حاوی سه درصد روغن سویا و ۲۲ درصد پروتئین خام بودند. عملکرد، شاخص‌های رشد اسکلتی، فراسنجه‌های پلاسما، مشتقات پورینی ادرار و سنتز پروتئین میکروبی اندازه گیری شد. عملکرد رشد، فراسنجه‌های پلاسما و مشتقات پورینی ادرار تحت تأثیر اثر متقابل سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین قرار نگرفت. مصرف خوراک جیره آغازین، افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک در گوساله‌های تغذیه‌شده با مکمل روغن سویا پایین‌تر بود (P<0/05). اسکور مدفوع و ارتفاع جدوگاه در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی روغن سویا به ترتیب بالاتر و پایین‌تر بود (P<0/05) غلظت گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات و پروتئین کل پلاسمای گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی روغن سویا کم‌تر بود (P<0/05). افزودن روغن سویا به جیره غلظت آلانتوئین و کل مشتقات پورینی ادرار را کاهش داد (P<0/05). سنتز پروتئین میکروبی در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی روغن سویا تمایل به کاهش داشت (P<0/05). نیتروژن اوره‌ای پلاسما با افزایش سطح پروتئین خام جیره آغازین، افزایش یافت (P<0/05). بر اساس این نتایج، عملکرد رشد گوساله‌های هلشتاین شیرخوار تحت تأثیر اثر متقابل سطح روغن سویا و پروتئین خام قرار نمی‌گیرد.

 

مقدمه

رشد و توسعه مناسب شکمبه در دوره شیرخوارگی تأثیر چشم‌گیری در حفظ سلامت و رشد گوساله‌های شیرخوار خواهد داشت، به همین دلیل در سال‌های اخیر توجه زیادی به آن شده است. پژوهش‌ها بیش‌تر برای ارائه راه‌کارهای کاهش سن از شیرگیری و تسریع رشد و توسعه شکمبه از طریق خوراک آغازین تمرکز یافته است. در این میان پروتئین خام و چربی خام مصرفی در جیره گوساله‌های شیرخوار می‌تواند تأثیر زیادی بر رشد و زمان از شیرگیری آن‌ها و در نهایت بر بازده اقتصادی واحدهای پرورش گاو شیری داشته باشد.

سطح چربی در جیره آغازین گوساله‌های شیرخوار حدود سه تا چهار درصد از کل جیره را تشکیل می‌دهد و سطح مناسب پروتئین خام نیز حدود ۱۸ تا ۲۰ درصد در ماده خشک پیشنهاد شده است. گوساله‌ها قبل از شیرگیری به انرژی و پروتئین خام زیادی نیاز دارند تا پاسخ‌گوی سرعت رشد بالای آن‌ها باشد اگرچه خوراک جامد کم‌تری مصرف می‌کنند. بخشی از پروتئین خام مصرفی توسط دام در شکمبه تجزیه شده و تحت تأثیر میکروب‌های شکمبه به‌صورت پروتئین میکروبی وارد روده باریک می‌‌شود، بخش دیگری از پروتئین خام نیز از تخمیر شکمبه‌ای فرّار کرده و به صورت اسیدآمینه از روده کوچک جذب می‌شود. مشخص شده است که سطح پروتئین خام مصرفی در جیره نشخوارکنندگان بر ساخت پروتئین میکروبی تأثیر می‌گذارد که تحت تأثیر مصرف کربوهیدرات قابل تخمیر نیز قرار می‌گیرد. تأثیر پروتئین جیره بر ساخت پروتئین میکروبی در گوساله‌های شیرخوار کم‌تر مورد بررسی قرار گرفته است و نیاز به پژوهش‌های بیش‌تری دارد.

چربی مکمل به‌طور معمول برای افزایش میزان انرژی به جیره گوساله‌ها اضافه می‌شود. افزایش سطح چربی مکمل در جیره مصرفی گوساله‌های شیرخوار ممکن است از طریق استفاده در جیره آغازین و یا در جایگزین‌های شیر باشد. افزایش چربی مکمل در جیره گوساله‌های شیرخوار موردبررسی قرار گرفته است و نتایج نشان داده است که نوع چربی مکمل مصرفی می‌تواند بر پاسخ حیوان اثر منفی و یا اثر مثبت داشته باشد. به عنوان مثال، در پژوهشی پاسخ رشد گوساله به جیره آغازین دارای چربی مکمل مثبت بوده است. تأثیر منفی مصرف روغن سویا به میزان ۲۰ گرم در هر کیلوگرم خوراک آغازین در گوساله‌های شیرخوار با کم‌تر از دو ماه سن گزارش شده است. به نظر می‌رسد مصرف سطوح مناسبی از چربی در جیره بر هضم ماده آلی و الیاف تأثیر منفی نداشته باشد. اما با افزایش مصرف چربی مکمل در سطوح بیش‌تر از مقادیر توصیه‌شده می‌تواند بر هضم مواد مغذی تأثیر منفی داشته باشد، که در نهایت می‌تواند بر سرعت رشد و بازده استفاده از خوراک تأثیر داشته باشد. به نظر می‌رسد تأثیر منفی چربی مکمل در تغذیه نشخوارکنندگان مربوط به اختلال در هضم و تخمیر شکمبه‌ای می‌باشد به گونه‌ای که با پوشاندن سطح الیاف سبب کاهش هضم آنها خواهد شد به نظر می‌رسد در گوساله‌های شیرخوار که رشد میکروبی در حال کامل شدن است استفاده از چربی پاسخ‌هایی همانند نشخوارکننده بالغ نخواهد داشت که نیاز به بررسی بیش‌تر دارد. در هر حال به نظر می‌رسد افزایش سطح چربی جیره با تأثیر منفی بر رشد میکروب‌ها و به‌دنبال آن کاهش ساخت پروتئین میکروبی سبب کاهش پروتئین وارد شده به روده کوچک شده و می‌تواند سبب کاهش رشد شود. از طرف دیگر مصرف چربی مکمل در جیره آغازین سبب خواهد شد که قابلیت هضم پروتئین خام نیز کاهش یابد که از این نقطه‌نظر نیز انتظار می‌رود سطح پروتئین جذب‌شده در روده باریک کاهش یابد. فرضیه آزمایش حاضر این است در صورتی‌که با مصرف چربی بر اساس سازوکارهای ذکرشده در بخش قبل تأثیر منفی بر سطح پروتئین قابل‌جذب برای گوساله‌های شیرخوار وجود داشته باشد، افزایش سطح پروتئین خام ممکن است بتواند تا حدودی این کاهش را جبران نماید. از طرفی تأثیر منفی منابع امگا6 بر سیستم ایمنی حیوان و افزایش واکنش‌های التهابی پیش‌تر مشخص شده است. در حقیقت به‌دنبال بررسی این مطلب خواهیم بود که آیا تأثیر منفی روغن سویا به‌واسطه تأثیر مستقیم خود روغن یا به‌دلیل کاهش پروتئین قابل‌متابولیسم وارد شده به روده کوچک خواهد بود. هدف از پژوهش حاضر مطالعه بررسی تأثیر استفاده از روغن سویا در جیره‌های آغازین با سطوح مختلف پروتئین بر عملکرد، فراسنجه‌های رشد، فراسنجه‌های پلاسما و مشتقات پورینی ادرار در گوساله‌های شیرخوار هلشتاین بود.

 

نتایج و بحث

اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره بر مصرف جیره آغازین، مصرف شیر، افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک در گوساله‌های شیرخوار (سه تا ۶۳ روزگی) در جدول (۲) آمده است. مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های حاوی روغن سویا کم‌تر بود. کل ماده خشک مصرفی و وزن از شیرگیری گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های حاوی روغن تمایل به کاهش داشت. سطح پروتئین خام بر مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک اثر نداشت. اثر متقابل سطح پروتئین خام جیره × سطح روغن سویا بر مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک معنی‌دار نبود.

در پژوهشی با بررسی اثر چربی مکمل خنثی (سه درصد چربی مکمل) و پروتئین قابل تجزیه در جیره آغازین و پایانی بر عملکرد گوساله‌های شیرخوار، عدم تأثیر اثر متقابل سطح چربی مکمل و پروتئین قابل تجزیه بر افزایش وزن روزانه گزارش شده است.

البته استفاده از دو درصد روغن سویا و دو درصد پیه در جیره، سبب کاهش رشد در گوساله‌هایی شد که دو درصد روغن سویا استفاده کرده بودند که این کاهش رشد را می‌توان به کاهش هضم ماده خشک، ماده آلی و پروتئین نسبت داد. در حقیقت علاوه بر منبع چربی در گوساله‌های شیرخوار، تأثیر سطح چربی مصرفی می‌تواند بر نتایج مؤثر باشد. در پژوهشی استفاده از سه درصد چربی مکمل سبب بهبود عملکرد گوساله‌های شیرخوار شده است، اما سطح سه درصد روغن سویا در آزمایش‌های دیگر تأثیر منفی بر رشد و عملکرد گوساله‌های شیرخوار کم‌تر از دو ماه سن داشته است. افزودن چربی مکمل به جیره با افزایش انرژی جیره موجب بهبود عملکرد پرواری گوساله‌ها و بازده خوراک شد. هم‌چنین بررسی اثر متقابل سطوح کنجاله سویا حرارت داده شده و چربی مکمل بر رشد، تخمیر شکمبه و فراسنجه‌های خونی گوساله‌های هلشتاین نشان داد که هیچ اثر متقابلی بین سطح پروتئین غیرقابل تجزیه در شکمبه و چربی برای مصرف جیره آغازین، وزن بدن، متوسط افزایش وزن بدن و بازده استفاده از خوراک مشاهده نشد. در این پژوهش در طول دوره پیش از شیرگیری و کل دوره بین تیمارهای مختلف تفاوتی از لحاظ مصرف جیره آغازین مشاهده نشد، اما مصرف جیره آغازین در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره دارای چربی در مقایسه با گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره بدون چربی تمایل به کاهش داشت.

چربی جیره مشابه مواد مغذی دیگر ممکن است که مراکز سیری در مغز را تحت تأثیر قرار داده و میزان خوراک مصرفی را کاهش دهد. تفاوت بین نتایج به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر و پژوهش‌های دیگر ممکن است به‌دلیل تفاوت در شرایط فیزیولوژیکی و منبع انرژی مورداستفاده در جیره باشد. افزودن روغن سویا به جیره آغازین متوسط افزایش وزن روزانه را کاهش داد. مصرف روغن سویا در جیره گوساله‌های شیری با کاهش قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و پروتئین می‌تواند باعث کاهش مصرف خوراک و افزایش وزن روزانه شود. در آزمایش حاضر نیز مصرف جیره آغازین با استفاده از روغن سویا کاهش یافته است که بر همین اساس میزان انرژی قابل‌دسترس گوساله‌ها با کاهش مصرف خوراک آغازین، کاهش یافته است.

اثر جیره‌های آزمایشی بر اسکور مدفوع گوساله‌های شیرخوار در طول آزمایش در جدول (۲) آمده است. اسکور مدفوع گوساله‌های تغذیه شده با جیره‌های حاوی روغن سویا بیش‌تر بود و این نشان‌دهنده افزایش وقوع اسهال و گرانروی کمتر مواد هضمی دستگاه گوارش در زمان استفاده از چربی مکمل است. به نظر می‌رسد با توجه به تأثیر منفی روغن سویا بر هضم مواد مغذی که پیش‌تر نیز مشخص شده است. هضم به‌صورت منفی تحت تأثیر مصرف روغن سویا قرار گرفته است و گرانروی مواد مغذی در دستگاه گوارش تغییر کرده است. از طرف دیگر در این سن تکامل جمعیت میکروبی در شکمبه گوساله‌های شیرخوار در حال انجام است که احتمالاً روغن سویا بر میکروب‌های شکمبه تیز اثر منفی داشته است که این اثر بر دفع مشتقات پورینی حاصل ناشی از ساخت پروتئین میکروبی مشخص شده است (جدول 5). اثر متقابل سطح پروتئین خام جیره × سطح روغن سویا در کل دوره آزمایش سه تا ۶3 روزگی) بر اسکور مدفوع معنی‌دار نبود.

در آزمایشی چربی‌های مکمل با منابع متفاوت (بدون روغن، روغن پالم، روغن سویا، پیه و مخلوط روغن سویا، پالم و ماهی) بر اسکور مدفوع گوساله‌های شیری اثری نداشتند. با توجه به این‌که پژوهش آن‌ها در فصل سرد سال انجام شد به‌نظر می‌رسد که پاسخ گوساله‌ها به چربی مکمل به فصل سال نیز بستگی دارد. به‌عنوان مثال مشخص شده است که استفاده از روغن سویا و ترکیبی از منابع متفاوت روغن‌ها (سویا، پالم و ماهی) سبب بهبود گوساله‌های شیرخوار پرورش پیدا کرده در دمای محیطی سرد گردیده است، که این مطلب نشان می‌دهد شرایط محیطی می‌تواند بر روند پاسخ منابع چربی در سطوح متفاوت نیز تأثیر مختلفی داشته باشد. سطح پروتئین خام جیره در آزمایش حاضر اثر معنی‌داری بر اسکور مدفوع گوساله‌ها نداشت.

اثر سطح پروتئین خام و سطح روغن سویای جیره بر فراسنجه‌های رشد در گوساله‌های شیرخوار در جدول (۳) آمده است. ارتفاع جدوگاه در گوساله‌های تغذیه شده با جیره حاوی روغن سویا کم‌تر بود. ارتفاع هیپ در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های حاوی ۲۲ درصد پروتئین خام بیش‌تر بود. دور سینه در زمان از شیرگیری در گوساله‌های تغذیه شده با جیره حاوی ۲۲ درصد پروتئین خام تمایل به افزایش داشت ( ). اثر متقابل سطح پروتئین خام جیره × سطح روغن سویا در کل دوره آزمایش (سه تا ۶۳ روزگی) برای صفات دور سینه، طول بدن، دور شکم، ارتفاع جدوگاه، ارتفاع هیپ و عرض هیپ معنی‌دار نبود.

افزایش مصرف پروتئین خام و انرژی تا ۲۵ درصد بیش‌تر از مقدار توصیه‌شده در گوساله‌های ماده جایگرین باعث افزایش ارتفاع جدوگاه آن‌ها در پایان هشت هفتگی شد. روغن سویا یک منبع غنی از اسید چرب امگا6 می‌باشد. به نظر می‌رسد نسبت اسیدهای چرب امگا6 به امگا۳ نیز می‌تواند بر رشد گوساله‌های شیرخوار تأثیر داشته باشد. سطح بالای اسیدهای چرب امگا باعث افزایش واکنش‌های التهاب‌زا می‌شود، در صورتی‌که اسیدهای چرب امگا۳ اثرات ضد التهابی دارند. ازآنجاکه جیره استارتر گوساله‌های شیرخوار بیش‌تر از دانه ذرت و سویا تشکیل می‌شود که سرشار از اسیدهای چرب امگاه بوده و نسبت اسیدهای چرب امگا۶ به امگا۳ در آن‌ها بالا است و می‌تواند با افزایش واکنش‌های التهاب‌زا برای گوساله‌های شیرخوار همراه باشد. اگرچه به پژوهش‌های بیش‌تری در زمینه تأثیر نسبت‌های متفاوت منابع اسیدهای چرب مختلف نیاز است. در آزمایش دیگر با بررسی اثر مکمل‌های چربی متفاوت (بدون روغن، روغن پالم، روغن سویا، پیه و مخلوط روغن سویا، پالم و ماهی) بر عملکرد گوساله‌های شیری گزارش شد که طول بدن، عرض و ارتفاع هیپ و ارتفاع جدوگاه گوساله‌ها تحت تأثیر نوع مکمل چربی قرار نگرفت. دلیل پاسخ‌های متفاوت در مطالعات مختلف را می‌توان به تفاوت در روش‌ها و سطوح تغذیه شیر، نوع خوراک جامد، نوع و سطح چربی مکمل، جایگاه و مدیریت گوساله و شرایط آب‌وهوا ارتباط داد.

اضافه کردن پنج درصد چربی فرآوری‌شده با نمک‌های کلسیمی به جیره گوساله‌های شیرخوار باعث کاهش هضم الیاف و سرعت رشد آنها شد. در آزمایش دیگری، افزایش پروتئین خام جیره باعث افزایش رشد فراسنجه‌های اسکلتی گوساله‌های شیرخوار شد. افزایش مصرف خوراک جامد در گوساله‌ها باعث افزایش توسعه متابولیکی و فیزیکی در آنها می‌شود. در آزمایش حاضر استفاده از سطوح متفاوت پروتئین خام سبب بهبود فراسنجه‌های رشد شد، اما از طرف دیگر افزایش مصرف روغن سویا سبب کاهش رشد گردید که می‌توان دلیل اصلی این تفاوت را تغییر در مصرف خوراک بیان کرد. سطح پروتئین خام متفاوت تأثیری بر مصرف خوراک نداشت، اما سطح روغن سویای مصرفی سبب کاهش مصرف جیره آغازین شد (۴۹۰ گرم در برابر 4۲۳ گرم مصرف جیره آغازین روزانه برای تیمارهایی که روغن سویا مصرف نکرده بودند در برابر تیمارهایی که روغن سویا مصرف کرده بودند) که به همین دلیل سطح انرژی تأمین شده برای حیوان که تابع خوراک مصرفی است کاهش یافته و سبب اختلال در رشد حیوان شد.

اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره بر غلظت فراسنجه‌های پلاسما و آنزیم‌های کبدی گوساله‌های شیر‌خوار در جدول (4) آمده است. اثر متقابل سطح پروتئین خام جیره × سطح روغن سویا بر غلظت گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات، کلسترول کل، تریگلیسرید، پروتئین کل، آلبومین، نیتروژن اوره‌ای، آنزیم‌های آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز پلاسما معنی‌دار نبود. در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره بدون روغن سویا غلظت گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات، پروتئین کل و نیتروژن اوره‌ای پلاسما بیش‌تر و غلظت کلسترول کم‌تر بود. نیتروژن اوره‌ای پلاسما در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی ۲۲ درصد پروتئین خام بیش‌تر بود.

در آزمایشی با بررسی اثر متقابل سطح کنجاله سویای حرارت داده شده، که سطح پروتئین عبوری آن نیز افزایش یافته بود و چربی بر گوساله‌های شیرخوار گزارش شد که غلظت گلوکز، نیتروژن اوره‌ای و آلبومین پلاسما تحت تأثیر سطح چربی مکمل در جیره قرار نگرفت، اما غلظت کلسترول کل در پلاسمای گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی چربی مکمل در مقایسه با گوساله‌هایی تغذیه‌شده با جیره بدون چربی مکمل بیش‌تر بود. هم‌چنین مشخص شد که افزودن چربی مکمل به جیره گوساله‌های شیرخوار بر شاخص‌های انرژی موجود در پلاسما مؤثر بود. علاوه بر این، بررسی عملکرد و فراسنجه‌های پلاسمای گوساله‌های شیری تغذیه‌شده با جیره‌های آغازین حاوی بوتیرات سدیم، پروپیونات کلسیم یا موننسین سدیم نشان داد که بیش‌ترین مقدار بتاهیدروکسی بوتیرات در پلاسمای گوساله‌ها بعد از سن شش هفتگی مشاهده شد. پژوهش‌گران، این افزایش بتاهیدروکسی بوتیرات پلاسما را به مقدار مصرف بالای جیره آغازین ارتباط دادند که نشان‌دهنده توسعه شکمبه و شروع متابولیسم محصولات نهایی تخمیر توسط اپیتلیوم شکمبه می‌باشد. در مطالعه حاضر می‌توان کاهش بتاهیدروکسی بوتیرات در پلاسمای گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی روغن سویا را به میزان کاهش مصرف خوراک در این گوساله‌ها ارتباط داد (جدول ۲).

در آزمایش حاضر، غلظت پروتئین کل پلاسما در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره حاوی روغن سویا در مقایسه با گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره بدون روغن سویا کم‌تر بود.

این کاهش در پروتئین کل خون با افزایش چربی ممکن است به انتقال چربی در خون ارتباط داشته باشد. در نشخوارکنندگان چربی‌ها در خون به شکل لیپوپروتئین منتقل می‌شوند که به‌طور عمده در روده کوچک و کبد ساخته می‌شوند، که البته این مطلب برای انجام بحث در مورد گوساله‌های شیرخوار که شکمبه آن‌ها همانند نشخوارکننده بالغ به‌طور کامل توسعه نیافته است، باید همراه با احتیاط صورت گیرد و نیاز به پژوهش‌های گسترده‌تری نیز وجود دارد. افزایش نیتروژن اوره‌ای پلاسما در زمان تغذیه با جیره حاوی پروتئین خام زیاد را می‌توان به افزایش غلظت نیتروژن آمونیاکی در مایع شکمبه ارتباط داد. جیره‌های حاوی سطوح کم چربی ممکن است باعث افزایش هضم الیاف شوند، اما زمانی که سطح چربی افزایش پیدا می‌کند باعث کاهش مصرف خوراک و کاهش ابقا نیتروژن می‌شود.

اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین بر دفع مشتقات پورینی ادرار و ساخت پروتئین میکروبی در گوساله‌های شیرخوار در جدول (۵) آمده است. اثر متقابل سطح پروتئین خام جیره × سطح روغن سویا بر دفع مشتقات پورینی ادرار و ساخت پروتئین میکروبی معنی‌دار نبود. دفع ادراری آلانتوئین در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های حاوی روغن سویا کم‌تر بود. هم‌چنین مجموع مشتقات پورینی ادرار و به‌دنبال آن ساخت پروتئین میکروبی در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های حاوی روغن سویا تمایل به کاهش داشت.

با مطالعه گوساله‌های آمیخته گزارش شد که میزان دفع آلانتوئین ادراری ارتباط معنی‌داری با مصرف خوراک دارد. در مطالعه حاضر، مصرف جیره آغازین در گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های بدون روغن سویا در مقایسه با گوساله‌های تغذیه‌شده با جیره‌های حاوی روغن سویا بیش‌تر بود (جدول ۲)، که با بیش‌تر بودن مقدار دفع آلانتوئین در آن‌ها همراه بود. از چربی در تغذیه نشخوارکنندگان برای افزایش تراکم انرژی جیره استفاده می‌شود که گاهی با کاهش ساخت پروتئین میکروبی همراه بوده است، زیرا کربوهیدرات منبع اصلی انرژی برای ساخت پروتئین به وسیله میکروارگانیسم‌های شکمبه می‌باشد و نمی‌توانند از چربی به‌عنوان منبع انرژی استفاده کنند.

نتایج مطالعه حاضر نیز نشان داد که افزایش سطح چربی تأمین‌شده توسط روغن سویا می‌تواند بر فعالیت میکروب‌ها تأثیر منفی گذاشته و ساخت پروتئین میکروبی را کاهش دهد. در حقیقت، جایگزینی روغن سویا که به جای ذرت صورت گرفته است سبب کاهش بخشی از کربوهیدرات سهل‌الهضم شده و در نهایت تأثیر منفی بر رشد میکروبی داشته است.

مقدار پورین‌ها در خوراک‌های نشخوارکنندگان کم است و این مقدار کم پورین‌ها نیز در شکمبه طی تخمیر باکتریایی تجزیه می‌شوند، بر همین اساس اسیدهای نوکلئیک که شکمبه را ترک می‌کنند به‌طور عمده منشأ میکروبی دارند. بخش مهمی از پورین‌ها جذب و بعد از تجزیه به شکل مشتقات پورینی از طریق ادرار دفع می‌شوند. در حیوانات نشخوارکننده، آلانتوئین مهم‌ترین محصول کاتابولیسم پورین‌ها است که از طریق ادرار دفع می‌شود. در مطالعه حاضر تغذیه جیره‌های حاوی روغن سویا باعث کاهش ساخت پروتئین میکروبی در گوساله‌ها شده است، که با کاهش دفع مشتقات پورینی ادرار همراه بوده است. کاهش ساخت پروتئین میکروبی را می‌توان به کاهش در جمعیت باکتریایی شکمبه در اثر تغذیه روغن زیاد ارتباط داد. به‌طور کلی، داده‌های ساخت پروتئین میکروبی در گوساله‌های شیرخوار بسیار محدود است، اما در هر حال همان‌گونه که در بخش قبلی نیز اشاره گردید، مقایسه نتایج آزمایش حاضر با نتایج مربوط به نشخوارکنندگان بالغ که سطح ساخت پروتئین میکروبی در آنها به‌دلیل توسعه کامل شکمبه در سطح بیش‌تری می‌باشد باید با احتیاط بیش‌تری صورت گیرد.

به‌طور کلی، نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از روغن سویا در سطح سه درصد سبب کاهش مصرف جیره آغازین، کاهش فراسنجه‌های رشد و مشتقات پورینی دفع‌شده از طریق ادرار شد. در هر حال به‌نظر می‌رسد با توجه به این‌که افزایش سطح پروتئین خام جیره آغازین سبب بهبود ارتفاع هیپ در گوساله‌های شیرخوار شد، اما با در نظرگرفتن عدم وجود اثر متقابل بین سطح روغن سویا و سطح پروتئین خام مصرفی، افزایش سطح پروتئین خام جیره آغازین از ۱۹ به ۲۲ درصد نتوانست اثرات منفی روغن سویا بر عملکرد رشد و ساخت پروتئین میکروبی در گوساله‌های شیرخوار را جبران نماید.

 

برای مطالعه بخش مواد و روش این مقاله فایل زیر را دانلود کنید:

دانلود PDF مقاله

 

منبع: https://jap.ut.ac.ir/article_80825.html

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *